عید غدیر مبارک
علت اهمیت عید غدیر، مسألهى ولایت است. وقتى براى یك ملت، قضیهى ولایت و حكومت حل شود، آن هم به شكلى كه در غدیر خم حل شد، حقیقتاً آن روز براى آن ملت، عید است. چون اگر ما بگوییم كه مهمترین و حساسترین مسألهى هر ملتى، همین مسألهى حكومت و ولایت و مدیریت و حاكمیتِ والاى بر آن جامعه است، این تعیینكننده ترین مسئله براى آن ملت است. ملتها هركدام به نحوى، این قضیه را حل كردهاند؛ ولى غالباً نارسا و ناتمام و حتّى زیان بخش.
پس، اگر ملتى توانسته باشد این مسألهى اساسى را به نحوى حل كند كه در آن، همه چیز آن ملت كرامت او، معنویت او، توجه او به خدا، حفظ سعادت دنیایى او و بقیهى چیزهایى كه براى یك ملت مهم است رعایت شده باشد، واقعاً آن روز و آن لحظه، براى آن ملت عید است.
در اسلام، این قضیه اتفاق افتاد. روز عید غدیر، ولایت اسلامى یعنى رشحه و پرتوى از ولایت خدا در میان مردم تجسم پیدا كرد و اینچنین بود كه دین كامل شد. بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص مىماند و به همین خاطر بود كه نعمت اسلام بر مردم تمام شد.
اگر اسلام كه دین خداست و مىخواهد زندگى مردم را بر اساس ارزشهاى الهى اداره بكند در امر حكومت، دچار یك وضعیت دنیایى شد؛ دچار همان چیزى شد كه جوامع دیگر به آن مبتلا هستند، مصالحِ مترتب بر نظام اسلامى، بكلى از آن سلب خواهد شد. در دستگاه ادارهكننده و مدیریت و حاكمیت، باید یك نظام معنوى و الهى باشد
ولایت، یعنى حاكمیت و سرپرستى در جامعهى اسلامى، طبیعتاً چیزى جدا از ولایت و سرپرستى و حكومت در جوامع دیگر است. در اسلام، سرپرستى جامعه، متعلق به خداى متعال است. هیچ انسانى این حق را ندارد كه ادارهى امور انسانهاى دیگر را بهعهده بگیرد. این حق، مخصوص خداى متعال است كه خالق و منشئ و عالم به مصالح و مالك امور انسانها، بلكه مالك امور همهى ذرات عالم وجود است. خود این احساس در جامعهى اسلامى، چیز كم نظیرى است. هیچ قدرتى، هیچ شمشیر بُرایى، هیچ ثروتى، حتّى هیچ قدرت علم و تدبیرى، به كسى این حق را نمىدهد كه مالك و تصمیمگیرنده در بارهى سرنوشت انسانهاى دیگر باشد. اینها ارزش هستند. حق تولیت امور و زمامدارى مردم را به كسى اعطا نمىكند. این حق، متعلق به خداست.
خداى متعال، این ولایت و حاكمیت را از مجارى خاصى اعمال مىكند. یعنى آن وقتى هم كه حاكم اسلامى و ولىّ امور مسلمین، چه بر اساس تعیین شخص آنچنانكه طبق عقیدهى ما، در مورد امیر المۆمنین و ائمه (علیهمالسّلام) تحقق پیدا كرد و چه بر اساس معیارها و ضوابط انتخاب شد، وقتى این اختیار به او داده مىشود كه امور مردم را اداره بكند، باز این ولایت، ولایت خداست؛ این حق، حق خداست و این قدرت و سلطان الهى است كه بر مردم اعمال مىشود. آن انسان هركه و هرچه باشد منهاى ولایت الهى و قدرت پروردگار، هیچگونه حقى نسبت به انسانها و مردمِ دیگر ندارد. خود این، یك نكتهى بسیار مهم و تعیینكننده در سرنوشت جامعهى اسلامى است.
اهمیتى كه به این روز دادهاند، چه خود نبیّ اكرم (صلّى الله علیه و آله و سلّم) كه بنا به وحى الهى، یك موقعیت استثنایى و روز گرم و جایگاه سختى را انتخاب كرد، تا اهمیت قضیه را نشان بدهد، و چه روایات ما و ائمهى اطهار (علیهمالسّلام) كه به این روز، اینقدر اهمیت دادند، به خاطر این است كه مسألهى ولایت و حكومت در اسلام، مسألهى اساسى و مهم است.
اگر اسلام كه دین خداست و مىخواهد زندگى مردم را بر اساس ارزشهاى الهى اداره بكند در امر حكومت، دچار یك وضعیت دنیایى شد؛ دچار همان چیزى شد كه جوامع دیگر به آن مبتلا هستند، مصالحِ مترتب بر نظام اسلامى، بكلى از آن سلب خواهد شد. در دستگاه ادارهكننده و مدیریت و حاكمیت، باید یك نظام معنوى و الهى باشد.
روز عید غدیر، ولایت اسلامى یعنى رشحه و پرتوى از ولایت خدا در میان مردم تجسم پیدا كرد و اینچنین بود كه دین كامل شد. بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص مىماند و به همین خاطر بود كه نعمت اسلام بر مردم تمام شد
برگرفته از سایت تبیان