حساب به دینار، بخشش به خروار
10 اسفند 1395 توسط بني جمالي
نیازمندی درِ خانه ثروتمندی را خواست بزند که شنید صاحبخانه با تندی به مستخدمش می گوید: چرا چوب کبریت های سوخته را دور ریختی؟ با شنیدن این سخن قصد رفتن می کند که صاحبخانه در را باز کرده و می پرسد: امری داشتید؟ مرد گفت: عرضی داشتم که پشیمان شدم از بیانش، مرد علت ناامید شدنش را بازگو می کند، صاحبخانه نیز با گشاده رویی به او کمک می کند، مرد که بعد از ناامیدی کامل به خواسته اش رسیده بود می پرسد: شما که از چوب کبریت های سوخته هم نمی گذشتی چطور با من اینگونه سخاوتمندی؟ صاحبخانه لبخندی زده و می گوید: حساب به دینار، بخشش به خروار.