ریحانه های منتظر

اللهم عجل لولیک الفرج

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

  • خانه 
  • تماس  
  • اسلام علیک یا صاحب الزمان 

هرچی شورای نگهبان بگه ...

01 اردیبهشت 1396 توسط بني جمالي

 نظر دهید »

احمدی نژاد در خلوتت به این فکر کن

01 اردیبهشت 1396 توسط بني جمالي

 نظر دهید »

شیعیان.....برخیزید

25 فروردین 1396 توسط بني جمالي

 نظر دهید »

ای شیعه چنان منتظر مولا باش....

25 فروردین 1396 توسط بني جمالي

 1 نظر

غیبت کبری

25 فروردین 1396 توسط بني جمالي

 نظر دهید »

ترک گناه...

25 فروردین 1396 توسط بني جمالي

 نظر دهید »

مهمان نوازی یا ظلم؟!!!

17 فروردین 1396 توسط بني جمالي

 اگر «مهمان‌نوازی» مستلزم ظلم به همسر باشد، مهمان‌نوازی نیست

بعضی از ما خصلتی داریم و یا به خودمان می‌بندیم و اسمش را «مهمان‌نوازی» می‌گذاریم و می‌گوییم: ما مرد هستیم و درِ خانه مرد باز است! همیشه یک مهمان می‌آید و دیگری می‌رود. برای ناهار و شام، مهمان دارد و مهمان شبْ‌خواب هم به خانه‌اش دعوت می‌کند.

این فی حدذاته خوب است، ولی از طرف دیگر یک ملاحظه‌ای را نمی‌کنیم. بسا هست که به آن زنی که در خانه ما هست - که ما شرعاً حق نداریم به او فرمان بدهیم و او آزاد و مختار است که اگر میلش باشد، در خانه ما کار کند - فشارها و زحمت‌هایی را تحمیل می‌کنیم و اسمش را «مهمان‌نوازی» می‌گذاریم و می‌گوییم: درِ خانه ما باز است و ما مهمان‌نواز هستیم! مهمان‌نوازی‌ای که مستلزم ظلم به یک انسان باشد، مهمان‌نوازی نیست.

 

 استاد مطهری، انسان کامل، ص263

 

 نظر دهید »

مرد عابد و جوان گناهکار

17 فروردین 1396 توسط بني جمالي

روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.

در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آنجا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند. همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.

مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن.

در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:

 ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ!

 

 منبع : کیمیای سعادت ج ۱

 

 نظر دهید »

شرافت

30 اسفند 1395 توسط بني جمالي

شرافت


یعنی همیشه کار درست را انجام دهید 


حتی اگر کسی شما را تماشا نکند…

 نظر دهید »

انتظار کودکانه

30 اسفند 1395 توسط بني جمالي

مولایم ما را ببخش که یک عمر چه کودکانه نشستیم و انتظار کشیدیم

تا صدای شلیک یک توپ ،
نوید آمدن
بهار را سردهد.
ای صد افسوس که تو بهار ما بودی
ومن بی تو هر فروردینم،
دی بود و نمی دانستم.
مردمی را می بینم که سراسر شوق و شورند ،
خانه تکانی می کنند و لباس های نو برتن…

اما برای چه
برای که
اینان منتظرند تا بهار شود
سالهاست می اندیشم که
هنگام
بهار مگر چه می شود که اینگونه
به هم می ریزیم ،
مهربان می شویم،
به سراغ هم می رویم
و از همه مهمتر منتظر می شویم…
انتظار …
سالهاست به لحظات تحویل سال
و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو همه ساکتند
و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم
و هر ساله هیچ اتفاقی نمی افتند
کجایی ای ربیع الأنام و نضره الأیام
نمی دانم ،
شاید از گذشته به ایرانیان اینگونه آموختند

تا رزمایش
ظهور برگزار کنند …
وصد افسوس که ره گم کردیم
و انتظار خورشید آسمانی را کشیدیم
و حال آنکه تو خود خورشید در زمین ما بودی
و ما ندانستیم.
ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد
و همه با هم زمزمه می کردند
دعای
عهد و
ندبه و
فرج را …
و ای کاش هفت سین مان را در
جمکران می گستردیم
و در آن به جای سفره ، “سجاده ای”
می انداختیم
به گستردگی زمین…
و"ستاره ای”
از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو…
و “ساعتی”
برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت
و “سدر”
را به یاد سدره المنتهی مصطفی)ص(
بر سجاده می ریختیم
و “سیصد و سیزده سرباز و سلاحی”

به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم
تا خونی که در رگهایمان است نذر تو باشد

که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم

” شاهِراً‌ سَیْفی ،
مُجَرِّداً قَناتی،
مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعی
فِی الْحاضِرِ وَ الْبادی “
و با شمیشر آخته ،
و نیزه برهنه ،
پاسخ ‌گویان به نداى آن خواننده بزرگ
در شهر و بادیه ایم.
و سین ششم سجاده مان را از خدا می خواهیم
تا “سرمه”
کشد چشمانمان را به وصال دیدارش…
و شنوا سازد شنوایی مان را به نوای انا المهدی…

اَللّـهُمَّ اَرِنی
ِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ ،
وَ الْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ وَ اکْحُلْ ناظِری بِنَظْرَة منِّی اِلَیْهِ
و سین هفتم را نیز من بر این
سجاده می نشانم
” سلام علی آل یاسین".
به امید ظهور مولی و سرورمان
حضرت حجه ابن الحسن العسکری (عج) که صد البته نزدیک است 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 36

السلام علیک یا صاحب الزمان

مگه ممکنه منتظر مهمان عزیزی بود ولی مهیای پذیرش او نبود؟! امام زمان آمدنی نیست.......آوردنی است باید نشان دهیم، ثابت کنیم که مهیای پذیرش "او" هستیم

موضوعات

  • همه
  • نکاتی در مورد حرف زدنمان
  • امام زمان
  • دفاع مقدس
  • مناسبتی
    • محرم
    • دهه فجر
    • انتخابات
    • اربعین
    • هفته وحدت
    • رحلت آقای رفسنجانی
    • آتش نشانان فداکار
  • کمی تامل...
  • نماز
  • حضرت زهرا (سلام الله علیها)
  • رهبر عزیزم
  • شیخ نمر
  • مدافعان حرم
  • امام رضا (ع)
  • خرید ایرانی
  • طلبه نوشت
  • مرگ بر آمریکا
  • داستانهای کوتاه و خواندنی
  • قرآن
  • حدیث
  • توصیه اساتید
  • نکات اخلاقی
  • یاد مرگ
  • انرژی مثبت
  • اقتدار ایران
  • کتاب و کتابخوانی
  • شعر مهدوی

منتظرانی که به وبلاگ سرزده اند

  • امروز: 36
  • دیروز: 43
  • 7 روز قبل: 1702
  • 1 ماه قبل: 2788
  • کل بازدیدها: 79132
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس