ریحانه های منتظر

اللهم عجل لولیک الفرج

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

  • خانه 
  • تماس  
  • اسلام علیک یا صاحب الزمان 

عروسی‌های طاغوتی!

19 بهمن 1395 توسط بني جمالي

رهبرانقلاب:
میهمانیهای پُرسروصدا و هتل‌گرفتنها و خرجهای زیاد، کار آن طاغوتیها بود.
ماها همیشه در خانه‌های خودمان - یک اتاق، دو اتاق - عقد و عروسی می‌گرفتیم. اگر هم نداشتیم، از همسایه قرض می‌گرفتیم.
مقداری شیرینی و میوه چیده می‌شد؛ می‌گفتیم، می‌خندیدیم، شوخی می‌کردیم؛ خیلی هم خوش می‌گذشت.
حالا ما که بر سر کار آمده‌ایم، نباید کار آنها را تکرار بکنیم.
باید بنا را بر سادگی گذاشت. جهیزیه‌ها را ساده بگیرید. اگر جهیزیه نیازهای دختر را تأمین می‌کند، خوب است؛ اما به سمت تجملات نرود.

گزیده‌ای از بیانات ۱۳۷۰/۰۴/۲۰

 نظر دهید »

این رابه همه بگویید ...

19 بهمن 1395 توسط بني جمالي

این رابه همه بگویید …
من دربرخی ازشبکه‌های اجتماعی میبینم بچه حزب‌اللهی فحش مینویسد؛چه معنی داره؟!این رابه همه بگویید،توکه نمیتوانی فحش ندهی،اصلا حزب‌‌اللهی نباش!!

حجت الاسلام پناهیان

 نظر دهید »

تمرینهایی برای صبور بودن

19 بهمن 1395 توسط بني جمالي

اگر می خواهی یار باشی و صبور، برای صبور شدن نیاز به تمرین و زمان داری

1-علت بی صبری ،جهل است
دنیا همواره با مشکلات عجین شده است یکی از سنت‌های الهی این است که انسان در سختی‌ها تربیت می‌شود ولی ما چون علت این مشکلات و مسائل را نمی‌دانیم سریعاً شکوه و ناله سر می‌دهیم.اگر دنيا را محلي براي رسيدن به خواسته هايمان بپنداريم، در صورت نرسيدن به آن کنترل خود را از دست مي دهيم و به عصبانيت و خشم خود را پيوند مي زنيم. بنابراين در ابتدا لازم است که شکل واقعي دنيا را بپذيريم.

بچه ای که وارد مدرسه می‌شود باید نظم و قانون مدرسه را رعایت کند دیگر نمی‌تواند مثل قبل تا هر ساعتی که خواست بخوابد هر چه خواست بخورد و یا هر گونه که خواست رفتار کند این خویشتن داری از هر گونه عمل او را به تدریج تربیت می‌کند .

طلا برای خالص شدن باید در درجه بالا حرارت ببیند تا ناخالصی‌ها از او گرفته شود.هر چقدر خالص‌تر با ارزش‌تر.

2- توجه به پايان پذيري و محدود بودن دنيا توان انسان را در مشکلات افزايش مي دهد.سختي هاي دنيا اگر چه زیاد هستند، اما هميشگي نيستند.

3-ساختن برای ماندن: صبر به معنای تحمل و سوختن نیست بلکه به معنای سازندگی است . صبر در دل خود تلاش و کوشش فراوان دارد و این که انسان صابر،شاکر و راضی است اما به بدبختی عادت نمی‌کند.

خانمی سالیان سال با مردی معتاد زندگی می‌کند و هیچ گامی برای زندگی سالم بر نمی‌دارد و یا مادری با فرزندان بد می‌سازد و هیچ کوششی در تغییر خود و تربیت فرزندان نمی‌کند . اینان همه می‌گویند ما داریم صبر می‌کنیم در حالی که این صبر در فرهنگ قرآنی هیچ جایگاهی ندارد.

4-روحیه عجول بودن براى نتیجه گیرى در کارها را کنار بگذارید، حتی برای نتیجه گرفتن در تقویت روحیه صبر هم نباید عجله کرد .

5-با افراد صبور دوست شوید، بیشتر با افراد خوش خلق و صبور معاشرت کنید، دوستي ها سبب انتقال روحيات و خلقيات مي شود.

6-به برخى رفتارها و حالاتى که از افراد سر مى‏زند. و شما را به بی صبری دعوت مى‏کند، توجه نکنید؛وگفته‏ هاى آنها را در ذهن خود مرور نکنید. راه بى‏توجهى و تغافل را پیش گیرید.
7-به هنگام احساس عصبانیت، سریع تغییر وضعیت و موقعیت دهید و از آن محیط دور شوید .در هنگام عصبانیت اگر ایستاده‏اید بنشینید و اگر نشسته هستید بخوابید.
8-هر گاه احساس بی صبری برشما غلبه کرد، چند نفس عمیق بکشید.

9-همیشه خودتان و رفتارتان را دوست و صحیح تلقی نکنید و احتمال خطا در کارهای خود را بدهید.

ذکر«لا حول و لا قوه الا بالله» را زیاد بر زبان جاری سازید و سوره والعصر را زیاد بخوانید.

 

 نظر دهید »

"وقتی که الاغ شدم!!!"

19 بهمن 1395 توسط بني جمالي

خاطره ای بسیار جالب و قابل تأمل


تابستان سال 1389 بود .در حال رانندگی بودم حواسم نبود .یه دفعه یک ماشین با سرعت از کنارم رد شد و با بوق ممتد داد زد و گفت هی الاغ حواست کجاست . همانطور با سرعت رفت پشت چراغ قرمر ایستاد. چون خیابان خلوت بود منم رفتم کنارش ایستادم . شیشه های هر دو تامون پائین بود . یواشکی از کنار چشماش به من نگاه میکرد . منم مستقیم بهش نگاه میکردم . گفتم ،آقا میدونستی الاغ ماده هست و خرها، نرهستند . تو باید به من میگفتی خر . دوم اینکه اگه من الاغم ،حتما تو هم حضرت سلیمان هستی چون الان داری زبان الاغها رو میفهمی که باهات صحبت میکنم .سوم اینکه اصلا حواسم به تو نبود تو عالم خودم بودم . ….یک لبخندی زد وسه بار گفت معذرت میخوام . منم تو ماشین شکلات داشتم براش پرت کردم تو ماشینش . بااشاره اون ،هر دو تا کناری ایستادیم و الان که با هم دوستیم یادمون نمیره که یک الاغ ما رو با هم آشنا کرد .
این ماجرا میخواد بگه که کلمه ای در زبان انگلیسی هست به نام reactive یعنی واکنش .و کلمه دیگری هست به نام creative یعنی خلاقیت . اگر دقت کنیم با جا به جائی حرف c یک واکنش تبدیل میشه به یک خلاقیت .یعنی میشد این موضوع تبدیل شه به یک دعوای خیابانی که آخرش هم منجر میشد به آشتی . هم وقتمون رو میگرفت هم هزینه ساز بود .رئیسم میگفت وقتی آخرش تو کلانتری باهم آشتی میکنیم چرا الان آشتی نکنیم .میلیونها انسان در جنگ جهانی دوم کشته شدن ولی امروز کل اروپا هوای هم رو دارن و متحدن . بنابراین:

1-آخر هر جنگی صلحه

2- عاقل کسی است که از تهدید فرصت میسازه ما هر دو تامون عاقل بودیم

3- فحش دادن دلیل کسانی است که حق با آنها نیست

4- وقتی کسی عصبانیت میکنه یعنی تونسته برتو چیره بشه .

 

این داستان رو تو هر ترمی واسه دانشجوها تعریف میکنم و کلی باهم ،لحظه الاغ شدنم رو میخندیم .

 نظر دهید »

کنترل زبان

18 بهمن 1395 توسط بني جمالي

‏علامه حسن زاده آملی:


دهان باب ‌الله است، صادرات و وارداتش را کنترل کنید،


دهان گوش جان است، سعی کنید چانه‌تان را عقل بچرخاند.

 نظر دهید »

اسلام به دنبال مؤمن آگاه و بیدار است، نه مؤمن پر شور و پر هیجان

18 بهمن 1395 توسط بني جمالي

پیامبر (ص) پسری به نام ابراهیم داشت. وقتی از دنیا رفت، پیامبر به‌شدت گریه می‌کرد. در‌‌ همان روز خورشیدگرفتگی رخ داد. مردم گفتند این حادثه به سبب مرگ ابراهیم است و آسمان و جهان هستی سوگوار ابراهیم‌اند و خورشید برای همدردی با محمد تاریک شده و گرفته است. در آن زمان چه کسی می‌توانست این سخن را انکار کند؟ مردم، همگی به پیامبر محبت و ایمان داشتند و از این رو، این سخن را پذیرفتند. وقتی پیامبر (ص) این سخن را شنید، برآشفت و آن را انکار کرد و فرمود: خورشید و ماه دو نشانه از نشانه‌های خداوندند و به سبب مرگ کسی یا تولد کسی دستخوش گرفتگی نمی شوند. دین ما دانش‌مدار و واقع‌گرایانه است. پیامبر می‌توانست آنان را تأیید کند یا ساکت بماند و بگذارد مردم این مسئله را تصدیق کنند و از این راه، در مردم شور و هیجان ایجاد کند و آنان را به سوی دعوت و رسالت خود جذب کند و به حرکت درآورد، ولی پیامبر جز تشویق و انگیزش علمی و واقعی را نمی‌خواهد. نمی‌خواهد از رخدادهای تصادفی و خیالات سوءاستفاده کند، حتی در راه حق و در راه دین. این مسئله روشن است، این نکته بسیار مهم است. ‌گاه انسان می تواند با سوءاستفاده از احساسات یا حوادث یا سخنان یا عقاید باطل و مبالغه‌آمیز، هدفی اساسی را به پیش ببرد، ولی اسلام این شیوه را نمی‌پذیرد، زیرا اسلام به دنبال مؤمن بیدار و هوشیار است، نه مؤمن پرشور و پر هیجان که در تفکر خود بر اوهام تکیه می‌کند.

 

 نظر دهید »

پرهیز ازتنبلی وبی حوصلگی

18 بهمن 1395 توسط بني جمالي

عَن عَبدِاللهِ بنِ سِنان فی حدیثٍ قالْ قالَ أبوعبدالله علیه‌السلام: وَ إِیَّاکَ وَ خَصْلَتَیْنِ الضَّجَرَ وَ الْکَسَلَ فَإِنَّکَ إِنْ ضَجِرْتَ لَمْ تَصْبِرْ عَلَى حَقٍّ وَ إِنْ کَسِلْتَ لَمْ تُؤَدِّ حَقّاً.
از دو خصلت بپرهیز: کم‌حوصلگى و تنبلى؛ زیرا اگر کم‌حوصله شوى بر حق صبر نمیکنی، و اگر تنبل شوی حق راادا نمیکنی۰


توضیحات حضرت آقا

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: از دو خصوصیّت و خصلت بپرهیز

الضَّجرَ وَ الکَسَل
«ضَجر»، به معنای دلتنگ شدن و ملول شدن و بی‌حوصله شدن است. انسان یک وقتی از یک وضعیّتی، از یک حادثه‌ای مثلاً -یا از وضع مزاجی خودش، یا از کاری که به عهده‌ی او هست- ملول میشود، دلتنگ میشود. میفرماید مراقب باش دچار این دلتنگی نشوی، دچار این ملالت نشوی، دچار این کم‌حوصلگی نشوی، کم‌حوصلگی؛ این ضَجر است.

«کَسَل»، عبارت است از تنبلی، تنبلی؛ یک کاری را انسان تأخیر بیندازد به‌خاطر تنبلی؛ مطالعه‌ای دارد، کاری دارد، اشتغالی دارد، دنبال‌گیری‌ای دارد، تنبلی کند و این کار را نکند. میفرماید از این دو چیز پرهیز کن.

درباره‌ی این مسئله‌ی ضَجر که بی‌حوصلگی است، این را ما به شما جوانها عرض کنیم که یکی از بزرگ‌ترین نِعَم الهی برای انسانی که جوان هست، حوصله است. حالا این [چیزی] که ما -امثال بنده که وارد وادی پیری شدیم و مبالغی در این وادی پیش رفتیم- خوب درک میکنیم و جوانها درست توجه ندارند به این نعمت بزرگ، یکی‌اش این است؛ نعمت حوصله، حوصله.
حوصله که بود، انسان از قوای خود استفاده میکند، از نیروهای خود استفاده میکند.
فرض بفرمایید یک مطلبی را میخواهید تحقیق کنید، یک مسئله‌ی علمی را میخواهید تحقیق کنید، یک وقت آدم باحوصله هست، یک وقت بی‌حوصله هست؛ بی‌حوصله که باشد یک مقداری جلو میرود بعد رها میکند. آدم باحوصله نه، همین‌طور هِی دنبال میکند، تحقیق میکند، هِی إن قُلت می‌آورد، اشکالی به نظرش میرسد، آن اشکال را دفع میکند، باز اشکال دیگری به نظرش میرسد، باز یک راه جدیدی به نظرش میرسد. حوصله این است. انسان از نیروی ذهنش استفاده میکند.
از نیروی بدنی هم همین‌جور است. گاهی انسان به‌خاطر بی‌حوصلگی از قوای بدنی استفاده نمیکند. حوصله این‌قدر اهمّیّت دارد. این ضَجر که فرمودند، بی‌حوصلگی و ملالت، دلزدگی، اینها همه‌اش یکی است، در واقع ابعاد یک حالت است که هرکدام یک بخشی از این حالت را بیان میکند.

 تنبلی هم همین‌جور [است]، تنبلی هم مثلاً [اینکه] فرض کنید صبح -حالا بعد از نماز- خواب رفته، گرفته خوابیده است؛ کار واجبی هم دارد، تنبلی میکند، بلند نمیشود. پهلوی زن و بچه‌اش نشسته است، تنبلی میکند؛ در یک جلسه‌ای نشسته است، تنبلی میکند؛ حرکت نمیکند، راه نمیرود.
یعنی این دو خصوصیّت، دو خصوصیّتی است که یک انسان را از عمل، عمل -که عمل در اسلام فوق‌العاده مورد اهمّیّت است- باز میدارد؛ از عمل صالح که عِدل ایمان است؛ شما در قرآن ملاحظه میکنید عِدل ایمان، عمل صالح است [باز میدارد]. عمل صالح هم خب کار است دیگر، عمل است، تحرّک است، فعّالیّت است؛ اگر ضَجر بود یا اگر کَسَل بود، انسان این عمل صالح را انجام نمیدهد۰
فإنَّکَ إن ضَجِرتَ لَم تَصبِر عَلی حَقٍّ
آن نقطه‌ی اصلی را امام (سلام‌الله‌علیه) مورد توجّه قرار میدهند. ما حالا به جوانب قضیه می‌پردازیم. امام (علیه‌السلام) آن اصل مطلب را، نقطه‌ی اساسی را مورد توجّه قرار میدهند؛ میفرماید اگر «ضَجِرتَ» یعنی اگر بی‌حوصله شدی، بر حق صبر نمیکنی. یک راه حقّی است، یک کلمه‌ی حقّی است، یک مسیر حقّی است که شما آن را انتخاب کردید؛ وقتی دچار بی‌حوصلگی شدید، پایداری در آن نمی‌کنید. یک مقداری سخت میگذرد، مشکل درست میشود، بی‌حوصله میشوید، رها میکنید.
بی‌حوصلگی خاصیّتش این است که انسان بر حق که بایستی پایداری کند، پافشاری کند، بر سر حق بماند، انسان از این محروم میماند. وقتی که [انسان] دچار ضَجر و دچار همین حالت ملالت و حالت بی‌حوصلگی شد، بر حق پافشاری نمیکند.
 فإنَّکَ إن ضَجِرتَ لَم تَصبِر عَلی حَقٍّ و إن کَسِلتَ لَم تُؤَدِّ حَقّاً
وقتی دچار «کَسَل» یعنی تنبلی شدی، آن وقت حق را ادا نمی‌کنی، آن کاری را که باید انجام بدهی، حقّی را که باید ادا بکنی، آن را ادا نمیکنی به خاطر تنبلی؛ به خاطر تن‌پروری و تنبلی.
اینکه در دعاهای متعددی [آمده]: «اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ الکَسَلَ» [به این خاطر است]. این در چندین دعا هست، حالا یک دعا «مِنَ الکَسَلِ وَ الضَّجر»، یک دعا «مِنَ الکَسَلِ وَ الهَرَم»؛ «هَرَم» یعنی پیری، پیری در اینجا مراد پیری سنّی نیست، پیری روحی است. گاهی انسان سنّاً جوان است اما روحاً پیر است؛ گاهی عکسش هم هست، سنّاً پیر است اما روحاً جوان و بانشاط هست. این[جا] به خدای متعال انسان پناه میبرد در دعا از کَسَل؛ حالا کَسَل همراه با ضَجر یا کَسَل همراه با هَرَم.

۹۵/۹/۱۶

 نظر دهید »

تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمی آید!

18 بهمن 1395 توسط بني جمالي

آیت الله فاطمی نیا :

خودتان را معطل نکنید ، تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمی آید من اهل قسم نیستم ولی مجبورم ، دلم میسوزد، یک کلمه میگویم خانوم ها ، آقایون بشنوید، به حضرت زهرا سلام الله علیها قسم اگر لطیف نباشید چیزی گیرتان نمی آید!
خودتان را معطل نکنید ، هی روزی چند تا اوقات تلخی در خانه راه می اندازد ، عصبانی میشود ، از اینطرف هم میخواهد بشود زبدة العارفین ، عمدة المکاشفین ،یک بار این قسم را با تمام وجودم خوردم ، تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمی آید.
آقای علامه طباطبائی سرتاسر لطافت بود ، لطافت این مرد به جایی رسیده بود که به عمرش به کسی دعوا نکرده بود، زمانی که مادر قم بودیم این بچه های قم از هشت سالگی دوچرخه بیست و هشت سوار می شدند، از بغل رکاب میزدند، یک بچه ای آمد زد علامه طباطبائی را لت و پار کرد ، افتاد رو زمین حالا ما باشیم چه میگوییم، خیلی دیگر آدم خوبی باشیم یک چیزی میگوییم دیگر ، این آقا بلند شد ، خیلی راحت ، اول رفت سراغ بچه،گفت:طوریت نشد؟! گفت : نه ، گفت : الحمد لله، خداحافظ

 

 نظر دهید »

نقطه سقوط!!

04 بهمن 1395 توسط بني جمالي

میگویند: مهم این است که آدم مغرور نشود!
همین که فکر کنیم ما عالی هستیم؛ ما بدون عیب و نقصیم، همانجا می شود نقطه ی سقوطِ ما!
و امان!
که هر چه بالا تر رفته باشیم؛ سقوطِ ما دردناک تر و سخت تر خواهد بود…
آنجاست که با سر می خوریم زمین!
خدا کند ضربه مغزی نشویم…

+أعوذ بالله من شرِّ نفسى…و من شرِّ لسانى

 

 نظر دهید »

نکته ای بسیار مهم در کلام علامه

04 بهمن 1395 توسط بني جمالي

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

السلام علیک یا صاحب الزمان

مگه ممکنه منتظر مهمان عزیزی بود ولی مهیای پذیرش او نبود؟! امام زمان آمدنی نیست.......آوردنی است باید نشان دهیم، ثابت کنیم که مهیای پذیرش "او" هستیم

موضوعات

  • همه
  • نکاتی در مورد حرف زدنمان
  • امام زمان
  • دفاع مقدس
  • مناسبتی
    • محرم
    • دهه فجر
    • انتخابات
    • اربعین
    • هفته وحدت
    • رحلت آقای رفسنجانی
    • آتش نشانان فداکار
  • کمی تامل...
  • نماز
  • حضرت زهرا (سلام الله علیها)
  • رهبر عزیزم
  • شیخ نمر
  • مدافعان حرم
  • امام رضا (ع)
  • خرید ایرانی
  • طلبه نوشت
  • مرگ بر آمریکا
  • داستانهای کوتاه و خواندنی
  • قرآن
  • حدیث
  • توصیه اساتید
  • نکات اخلاقی
  • یاد مرگ
  • انرژی مثبت
  • اقتدار ایران
  • کتاب و کتابخوانی
  • شعر مهدوی

منتظرانی که به وبلاگ سرزده اند

  • امروز: 52
  • دیروز: 10
  • 7 روز قبل: 189
  • 1 ماه قبل: 2465
  • کل بازدیدها: 79278
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس