کرامات شیخ رجبعلی خیاط
یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط میگوید:
روزی مرحوم مرشد چلوییه معروف، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟
دیر زمانی وضع ما خیلی خوب بود، روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتریها فراوان بودند،
اما یک باره اوضاع زیر و رو شده مشتریها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمیشود …!
✳️شیخ تأملی کرد و فرمود:
« تقصیر خودت است که مشتریها را رد میکنی »!
مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچهها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها میدهم.
شیخ فرمود:
« آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و از در مغازه بیرون کردی؟!» گرفتار همان کار هستی!
مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست، و پس از آن تابلویی بر در مغازهاش نصب کرد و روی آن نوشت:
نسیه داده میشود، حتی به شما، وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت میشود.
مهمان نوازی یا ظلم؟!!!
اگر «مهماننوازی» مستلزم ظلم به همسر باشد، مهماننوازی نیست
بعضی از ما خصلتی داریم و یا به خودمان میبندیم و اسمش را «مهماننوازی» میگذاریم و میگوییم: ما مرد هستیم و درِ خانه مرد باز است! همیشه یک مهمان میآید و دیگری میرود. برای ناهار و شام، مهمان دارد و مهمان شبْخواب هم به خانهاش دعوت میکند.
این فی حدذاته خوب است، ولی از طرف دیگر یک ملاحظهای را نمیکنیم. بسا هست که به آن زنی که در خانه ما هست - که ما شرعاً حق نداریم به او فرمان بدهیم و او آزاد و مختار است که اگر میلش باشد، در خانه ما کار کند - فشارها و زحمتهایی را تحمیل میکنیم و اسمش را «مهماننوازی» میگذاریم و میگوییم: درِ خانه ما باز است و ما مهماننواز هستیم! مهماننوازیای که مستلزم ظلم به یک انسان باشد، مهماننوازی نیست.
استاد مطهری، انسان کامل، ص263
آداب نوروز از دیدگاه علما
روش مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی (ره):
مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی همیشه قبل از تحویل سال مقید بودند که ۳۶۵ مرتبه دعای «یا مقلّب القلوب» را به طور کامل بخوانند و برای اینکه این دعاها، تا لحظه تحویل سال تمام شود، از یک ساعت قبل از اعلام عید، شروع می کردند و مشغول خواندن این دعای شریف بودند.
ایشان بعد از لحظه تحویل سال هم، مقید بودند که اوّلین چیزی که میل می کردند تربت امام حسین علیه السلام باشد.
یعنی حضرت استاد در دو روز از سال، مقید بودند که اوّلین چیزی که می خورند، تربت امام حسین علیه السلام باشد؛ یکی عید فطر بود که در ابتدای روز با تربت، افطار می کردند، و یکی هم نوروز که بعد از تحویل سال، کمی از آن را میل می کردند.
شهر اسلامی
استاد رحیم پور ازغدی:
شهر اسلامی در درجه اول یک تعریف عدالت محور دارد. شهری که طلاق آن زیاد است اسلامی نیست. شهری که خانه میلیاردی در آن ساخته شود و از آن طرف هزاران نفر یک اتاق نتوانند اجاره کنند، اسلامی نیست حتی اگر در روز عاشورا همه جایش سیاه پوش شود.
وقتی ربا خواری در شهر باشد اما همه شهر مناره شود، این شهر اسلامی نیست. اگر زندانها پر شود به خاطر اینکه حکومت به وعده خود عمل نکرده است، وقتی دو نفر عاشق هم هستند اما نمیتوانند ازدواج کنند و یک اتاق نمیتوانند اجاره کنند، این شهر اسلامی نیست.
مدام میگفتیم در غرب خانواده فروپاشیده است. من میترسم تا چند سال دیگر خودمان روی غرب را سفید کنیم. بلایی که غرب بعد 200 سال بر سر خانوادهها آورد ما توانستیم در 20 سال انجام دهیم.
با مسجد ساختن شهر اسلامی نمیشود.خانواده در حال تغییر است. دختر و پسر سنشان برای ازدواج به 30 سال رسیده است و یا هر دو یک بار طلاق دادهاند دنبال طلاق دوماند! حالا در این شهر در هر خیابان 4 تا مسجد بساز و 6 تا ده محسنیه و فاطمیه برگزار کن. آیا این شهر اسلامی میشود؟
اگر حساب مذهب را از نیازهای دیگر جامعه و شهر جدا کنیم، یعنی بگوییم مذهبی بودن یک شهر به حرم امام رضا (ع) و هیئتها و مساجد است و مثلاً شهربازی و پارک و استخر و … ربطی به مذهب ندارد، این میشود تفکیک دین از کل زندگی که اسم مشهور آن «سکولاریسم» است.
مرکز شماحرم و هیئت، بقیهاش را به ما بسپارید!اینکه مساجد بزرگ و منارههای بلند و هیئتهای مذهبی داشته باشیم اما اهمیت نداشته باشد روز بعد عاشورا در بازار، در خانهها، در پارکها چه میگذرد، این میشود سکولاریسم
همین مشهد الان نیاز به 5 شهربازی بزرگ دارد. کودکان و نوجوانان نیاز به بازی دارند. یک عده فکر میکنند بازی و تفریح غیر دینی هستند. این که بگوییم دین از تفریح جداست، دین از بازار جداست، همان سکولاریسم است و آمریکا و صهیونیسم هم همین را میخواهند. میگویند شما مذهبیها مرکزتان حرم و هیئت باشد بقیه را به ما بسپارید.
باید انسان را بشناسیم. انسان بدن دارد، نیاز مادی دارد، روح دارد، عقل دارد. باید نیازش را بشناسیم، حقوقش را بشناسیم. پیامبر وقتی میدیدند که چند نفر در حال کُشتی گرفتن هستند میگفتند که «وای! نسل جدید از بین رفت؟» یا نه خودشان هم با جوانها کشتی میگرفتند؟ پیغمبر میداند نیاز به کشتی و تفریح هست اما محیطش باید اسلامی شود.
بین دینی بودن و زندگی کردن، دیوار نیست .نباید فکر کنیم بین دینی بودن و زندگی کردن یک دیوار است. خنده و گریه همه باید در چهارچوب ارزشهای اسلامی باشد. اگر برای نسل جدید شهربازی و استخر درست نکنیم، فکر میکنید میآیند پای منبر ما مینشینند؟
در همین مشهد ما موسیقی زیرزمینی رتبه بالایی دارد. در قم هم همین است. بیشترین مواردی که افراد در مسائل دینی، مرتد میشوند، در مسائل سیاسی، ضد نظام و ضد انقلاب میشوند و در مسائل اجتماعی دنبال فسق و فجور می افتند، افرادی هستند که در محیطهای زندگیشان تحکم و خشونت مذهبی و ریا حاکم بوده است
مدام برای هم ادا در میآوریم
امیرالمؤمنین جوانی را دیدند که در خرابهای در حال خودارضایی بود. ایشان به جای آنکه بگویند ای جوان بی تقوا و بیدین و فلان، اول به عنوان تغزیر روی دست آن پسر زدند و بعد هم او را بردند به شورای شهر و شهرداری و استانداری و دفتر امام جمعه آن زمان و گفتند این زن میخواهد و از بیت المال تامینش کنید.
یک چیزهایی در زیرپوست شهر وجود دارد و اتفاق می افتد، یک جریانهایی وجود دارد که من و شما نمیفهمیم و مدام برای هم ادا در میآوریم. این جریانها یک مرتبه پوسته را میشکنند و مثل آتشفشان بیرون میزنند.
دست بوسی مادر
رهبرانقلاب:
بايد كاری کنیم که بچهها حتما دست مادر را ببوسند.
خوب خدایی داریم
آيت الله ناصري
به جان امام زمان عليه السلام قسم، خوب خدایی داریم خوب خدایی داریم.
مهربان، کریم، جواد. اگر گرفتار هستی، برو در خانهاش و بگو: خدایا! آمدم، گدا آمد.
بگو: خدایا! تو مُهر گدايی بر پیشانی من زدی و گفتي:
يَأَيهُّا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلىَ اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنىِّ الْحَمِيد؛( فاطر: 15.)
اى مردم! شما [همگى] نيازمند خداييد. و فقط خداوند است كه بى نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است.
گدا هم كه کارش گدايی است. بگو: آمدم در خانه ات. برو در خانه خدا و هر چه ميخواهی، از او بگیر. عزیز من! با کریمان کارها دشوار نیست.
امتحان الهی
آیت الله فاطمی نیا:
اگر در امتحان الهی نقص انسان ظاهر شد، این خود یک نوع لطفی است که خودش را بشناسد و به نقایصی خویش پی برده و درصدد تکمیل و رفع نقائصش برآید.
شیطان این کار را نکرد. وقتی فهمید که حسود و متکبر است، به جای پشیمانی و توبه و اصلاح، از در لجاجت با خدا درآمده و به شقاوت ابدی و لعنت خداوندی مبتلا گشت!
ترک معصیت
استاد فاطمي نيا:
اين همه در اينترنت و كتاب ميگردي كه ببيني آيت الله قاضي چه گفت ؟! آيت الله بهجت چه دستورالعملي براي سلوك داد؟!
فلان عارف چگونه به مقامات رسيد؟!
اين همه دنبال استاد هستي و اين در و آن در ميزني ، چه شد آخر؟! به كجا رسيدي؟!
قدم اول ، ترك معصيت است ! نميگويم معصوم شويد، اما به اندازه ي خودتان تلاش كنيد.
اي جوان عزيز كه به دنبال سير وسلوك ميباشي ، تو هنوز با پدر و مادرت تند هستي ، به ديگران پرخاش ميكني ، آن وقت انتظار داري سالك الي الله هم بشوي؟!
اگر ملاحسينقلي همداني (ره) هم از قبر بيرون آيد و استاد سير وسلوكت شود ، اگر عاق والدين باشي ، به جايي نميرسي!
نکته ای از شهید بهشتی
شهید بهشتی:
رفقاى عزيز توقعمان را از توده خلق جامعه خودمان واقع بينانه كنيم . برگرديم نقايص خودمان را در رهبرى و در هدايت اين توده و در پيشگامى براى اين توده بهتر بشناسيم!!