خاطره ای از استاد دکتر شفیعی کدکنی
08 دی 1395 توسط بني جمالي
خیلی قشنگه، حتما بخونید!!
چند روزی به آمدن عيد مانده بود. بیشتر بچه ها غایب بودند، یا اکثرا" رفته بودند به شهرها و شهرستان های خودشان یا گرفتار کارهای عید بودند اما استاد ما بدون هیچ تاخیری آمد سر کلاس و شروع کرد به درس دادن.
استاد خشک و مقرراتی ما خود… بیشتر »