السلام علیک یا صاحب الزمان
رنج یا موهبت
آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید:تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟
آهنگر لبخندی زد و گفت
وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم.
همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که
خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار!
واقعا جای تأمل دارد!!!
مدیر مدرسه ای در کلکته هندوستان، این نامه را چند هفته قبل از شروع امتحانات برای والدین دانش آموزان فرستاده است:
والدین عزیز
امتحانات فرزندان شما به زودی آغاز می شود.
من می دانم شما چقدر اضطراب دارید که فرزندانتان بتوانند به خوبی از عهده امتحانات بر آیند.
اما لطفا در نظر داشته باشید که در بین این دانش آموزان یک هنرمند وجود دارد که نیازی به دانستن ریاضیات ندارد.
یک کارآفرین وجود دارد که نیازی به درک عمیق تاریخ یا ادبیات انگلیسی ندارد.
یک موزیسین وجود دارد که کسب نمرات بالا در شیمی برایش اهمیتی ندارد.
یک ورزشکار وجود دارد که آمادگی بدنی و فیزیکی برایش بیش از درس فیزیک اهمیت دارد.
اگر فرزندتان نمرات بالایی کسب کرد عالی است. در غیر این صورت، لطفا اعتماد به نفس و شخصیتش را از او نگیرید.
به آنها بگویید مشکلی نیست آن فقط یک امتحان بود و آنها برای انجام چیزهای بزرگتری در زندگی به دنیا آمده اند.
به آنها بگویید فارغ از هر نمره ای که کسب کنند شما آنها را دوست خواهید داشت و آنها را قضاوت نخواهید کرد.
لطفا این را انجام دهید تا ببینید چگونه فرزندانتان جهان را فتح خواهند کرد. یک امتحان یا نمره پایین نبایستی آرزوها، استعداد و اعتماد به نفس آنها را فدا کند.
و در پایان، لطفا فکر نکنید که دکترها و مهندسین تنها انسان های خوشحال و خوشبخت روی زمین هستند.
با احترام فراوان
مدیر مدرسه
راه امام....
عشق یعنی......رهبرم سید علی
با خیال آسوده بخواب!!!
اللهم عجل لولیک الفرج
سوختن کلبه!!
خیلی قشنگه، حتما بخونید!
تنها بازمانده يك كشتی شكسته توسط جريان آب به يك جزيره دورافتاده برده شد، با بيقراری به درگاه خداوند دعا میكرد تا او را نجات بخشد، ساعتها به اقيانوس چشم میدوخت، تا شايد نشانی از كمك بيابد اما هيچ چيز به چشم نمیآمد.
سرآخر نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچك خارج از كلك بسازد تا از خود و وسايل اندكش را بهتر محافظت نمايد، روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود،اندوهگين فرياد زد: «خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟»
صبح روز بعد او با صدای يك كشتی كه به جزيره نزديك میشد از خواب برخاست، آن میآمد تا او را نجات دهد.
مرد از نجات دهندگانش پرسيد: «چطور متوجه شديد كه من اينجا هستم؟»
آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، ديديم!»
آسان میتوان دلسرد شد هنگامی كه بنظر میرسد كارها به خوبی پيش نمیروند، اما نبايد اميدمان را از دست دهيم زيرا خدا در كار زندگی ماست، حتی در ميان درد و رنج.
دفعه آينده كه كلبه شما در حال سوختن است
به ياد آورید كه آن
شايد علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند.
فتنه 88 در کلام رهبری
طراحان اصلی فتنه
درآن فتنه، طراح و نقشه کش و مدیر در بیرون از مرزها بوده و هست و عده ای بخاطر حب به نفس و حب به مقام اسیر توطئه آنها شدند و دانسته یا ندانسته با آنها همکاری کردند. (15/11/89)
دشمن محاسبات خیلى دقیقى کرده بود؛ منتها خوب، محاسباتش غلط از آب درآمد؛ ملت ایران را نشناخته بود. دشمن در پشت صحنه، همهى چیزها را مشاهده کرده بود. این کسانى که شما بهشان میگوئید سران فتنه، کسانى بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستى انسان بازیچهى دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد.(19/10/89)
ترکیب جمعیتی فتنه
کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران در انتخابات ایستادند، از ملت نیستند بلکه افراد ضد انقلاب صریح(منافقان ، سلطنت طلبان و …) و یا افرادی هستند که براثر جهالت و لجاجت خود همان کار ضد انقلاب را انجام می دادند و ربطی به توده مردم ندارند.(۱۳۸۸/۱۱/۱۹)
حامیان اصلی فتنه و محورهای تبلیغی آنها
ایشان با یاد آوری حمایت آمریکا ، انگلیس ، کشورهای غربی ومنافقان و سلطنت طلبان از “فتنه پس از انتخابات افزودند همراهی دشمنان و فتنه گران به تجلی عظمت پرشکوه ملت ایران در 9 دی و 22 بهمن 88 منجر شد ..".(۱۳۸۹/۰۳/۱۴)
آن حجم عظیم تبلیغات دشمن که میخواست فتنهگران را مردم ایران معرفى کند و اینجور نشان بدهد که مردم ایران از انقلابشان، از نظامشان برگشتند (21/9/90)
اهداف فتنه
آنها فتنه سال 88 را برای زمین زدن نظام جمهوری اسلامی، تقویت و یا تدارک کردند (16/5/90)
به گمان آنها بساط جمهورى اسلامى بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقیقت دین، حتّى شعارهاى دینى هم باقى نمانَد؛ برنامه این بود.(19/10/89)
توطئهى بزرگى پشت فتنهى سال 88 بود. این فتنه خیلى چیز مهمى بود، قصدشان خیلى قصد عجیب و غریبى بود؛ در واقع میخواستند ایران را تسخیر کنند.(۱۳۸۹/۰۸/۱۲)
حجت الهی در زمان فتنه
در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خداى متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خداى متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را براى ما تمام نکردى، راهنما نفرستادى، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده است. دست اشاره ى الهى همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز میخواهد. اگر چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. (کلام رهبری ۱۳۸۸/۱۰/۱۹)